به گزارش مشرق، حسن روحانی همچنین با بیان اینکه «امروز در سطح جهان یک مبارزه جدی با دلار در حال شکلگیری است»، تصریح کرد: «با ادامه این روند، سلطه آمریکا بر بازارهای پولی و مالی جهانی و سیستمهای بانکی تضعیف شده و از بین خواهد رفت».
رئیسجمهور روز گذشته در جلسه هیئت دولت با اشاره به حضور در اجلاس اخیر سران ایران، ترکیه و روسیه، «برقراری روابط تجاری و اقتصادی با استفاده از پولهای ملی با ترکیه و روسیه، عراق و دیگر کشورها» را برای توسعه مناسبات کشور راهگشا دانست.
بیشتر بخوانید:
تحلیل کارشناسان غربی از حمله به آرامکو
فیلم/ روحانی: مبارزه جهانی با دلار آغاز شده است
حسن روحانی همچنین در اظهاراتی مهم تصریح کرد: «امروز در سطح جهان یک مبارزه جدی با دلار در حال شکلگیری است و با ادامه این روند، سلطه آمریکا بر بازارهای پولی و مالی جهانی و سیستمهای بانکی تضعیف شده و از بین خواهد رفت».
همتی، رئیسبانک مرکزی هم در پایان جلسه روز گذشته هیئت دولت با بیان اینکه تلاش دولت آمریکا برای اعمال تحریمهای متعدد کمک کرده دلار از صحنه مبادلات ما حذف شود، گفت: «در رایزنیهای اخیری که با ترکیه و روسیه داشتیم، بحث اصلی این بود دو کشور هم از سوئیفت و هم از مبادله با دلار اجتناب کنند و با پول ملی مبادله کنیم».
گزارش کیهان درباره شکستن ارزش دلار
شرایطی که در دو سال اخیر در داخل کشورمان راجع به نرخ دلار شاهد بودیم، نتیجه وضعیتی است که از آن با نام جنگ ارزی یاد میشود. جنگی که طبق ادعای کارشناسان سایت تخصصی این حوزه (currency-war.ir)، بیانکننده فرآیند مخوفترین جنگ معاصر، یعنی نبرد پولها با یکدیگر است و تسلیحات آن مانند تسلیحات کشتارجمعی به نابودی زیرساخت اقتصادی و نسلکشی از ملتها میانجامد؛ تورم سرسامآور، فقر، بیکاری، ورشکستگی و… از نشانههای وقوع جنگ ارزی در کشور خودی و کشور دشمن هستند.
در ۲۸ ام شهریور ۱۳۹۵، رهبر انقلاب فرمودند: «اگر مردم و مسئولان بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از «جادوی پولی و مالی» دشمن خلاص کنند و «ارزش و آقایی دلار» را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات داده و برای آنها الگو خواهند شد.»
ابزار استثمار ملتها
موقعیت دلار بهعنوان ارز ذخیره جهان و ارز انحصاری مبادلات نفت باعث شده است که دولت آمریکا با بالا بردن تقاضا برای دلار و اوراق بهادار آمریکا موجب بالا رفتن عرضه سرمایه در اقتصاد این کشور شود. این امر به آمریکا اجازه میدهد تا نرخ بهره خود را در سطح پایینی حفظ نماید. عرضه بالای سرمایه و نرخ بهره پایین موجب رونق اقتصاد و افزایش نرخ رشد اقتصادی در یک محیط غیرتورمزا میشود. همچنین، به دلیل وجود رابطه معکوس بین نرخ بهره و ارزش اوراق بهادار، نرخ بهره پایین موجب افزایش ارزش اوراق بهادار آمریکا میگردد.
از سوی دیگر، پایین بودن نرخ بهره به آمریکا اجازه میدهد تا سود کمی به کشورهایی که اوراق بهادار آن را در اختیار دارند بپردازد. به همین دلیل است که مایک ملونی، کارشناس اقتصادی آمریکایی معتقد است که تورم آمریکا ۴۰۰٪ است اما به علت آنکه دلار پشتوانه اقتصاد جهانی است، این تورم در خاک آمریکا هیچ نمودی ندارد و کشورهای جهان بار تورمی این کشور را به دوش میکشند.
دلار به مثابه سلاح جنگی
به این ترتیب، میتوان گفت قدرتمندترین سلاح جنگی آمریکا زیردریایی، هواپیما،تانک یا لیزر نیست. قدرتمندترین سلاح استراتژیک آمریکا امروز دلار است. ایالاتمتحده نهتنها دلار را کنترل میکند بلکه سیستمهای پرداخت دلاری را نیز کنترل میکند. لیست شیوههایی که از دلار میتوان بهعنوان سلاح استفاده کرد بسیار گسترده است:
قانون بینالملل اضطراری اقتصادی سال ۱۹۷۷ به رئیسجمهور ایالاتمتحده قدرت دیکتاتوری میدهد که میتواند داراییها را منجمد و مصادره کند و پرداختها را مسدود کند.
اداره کنترل داراییهای خارجی خزانهداری (اوفک) فهرست سیاهی از افراد و شرکتهایی که با واسطههای مالی مانند بانکها و شرکتهای کارت اعتباری مشغول به کار هستند دارد که کار با آنها را ممنوع میکند.
کمیته سرمایهگذاری خارجی در ایالاتمتحده، میتواند هر مالکیت خارجی شرکتهای ایالاتمتحده را به دلیل امنیت ملی بلوکه کند.
هژمونی دلار
همانطور که در علوم استراتژیک هژمونی نظامی، سیاسی و فرهنگی برای یک کشور با مختصات امپراطوری تعریف میشود، هژمونی اقتصادی نیز با همان قدرت و اهمیت موضوعیت دارد. و از آنجا که در نظام کاپیتالیسم و اقتصاد لیبرال، «پول» محور و مبنای چرخش تمام مبادلات است، هژمونی اقتصادی از آنِ کشوری است که امپراطوری خود را بر پول کشورها بنا کند.
حال، ایالاتمتحده آمریکا بهعنوان بزرگترین کشور هژمون و تنها نماینده تمدن غرب که با تمرکز قدرت از صد سال پیش به این سو، اهداف امپراطوری را در آرمان لیبرالیسم پرورانده، هژمونی اقتصادی را نیز برای خود در کنار هژمونیهای نظامی، سیاسی و فرهنگی ایجاد کرده است؛ این هژمونی با تعریف «دلار» بهعنوان ارز مرجع برای تمام کشورهای جهان معنا پیدا میکند؛ از اینرو، «هژمونی دلار» بهعنوان یک قاعده در اقتصاد استراتژیک موضوعیت دارد.
امروز با گذشت ۷۵ سال از پیمان برتون وودز که طبق آن دلار پشتوانه اقتصاد جهانی قرار گرفت، کشورهای مختلف جهان یکی پس از دیگری از پایان دلار و افول آمریکا صحبت میکنند. شکست هژمونی دلار، به معنای شکست هژمونی اقتصادی در کشوری است که بر مبنای یک ایدئولوژی اقتصادی شکل گرفت. افول دلار یعنی پایان امپراطوری ایالات متحده آمریکا.
راهبرد مقابله
راهبردهای متعددی برای این منظور قابل پیگیری است. بخشی از آنها را رهبر انقلاب در دهم آبان ۹۶ خطاب به رئیسجمهور روسیه، پوتین بیان کردند. ایشان بیان داشتند که «میتوانیم تحریمهای آمریکاییها را با روشهایی از جمله حذف دلار و جایگزین کردن پول ملی در معاملات اقتصادیِ دو یا چندجانبه، بیاثر و آمریکا را منزوی کنیم.» در واقع، پیمانهای پولی دوجانبه یا چندجانبه یکی از این راهبردهاست. همچنین معاملات نفتی بدون دلار، فروش اوراق قرضه دلاری، و افزایش ذخایر طلا نسبت به دلار نیز برخی دیگر از این راهبردها هستند که در سالهای اخیر بسیار شدت گرفتهاند.
چندی پیش مادورو رئیسجمهور ونزوئلا، دلار را از مبادلات این کشور کنار گذاشت ولی دیر این کار را انجام داد؛ چرا که آمریکا توانست تورم چند صد درصدی را به این کشور تزریق کند و باعث نارضایتی شود. اگر دولت روحانی نیز در اجرای فرمان شکستن ارزش و آقایی دلار امام خامنهای کاهلی کند، دشمن باز هم از حربه کاهش ارزش پول چشم پوشی نخواهد کرد.
جنگ ارزی (currency war)جنگ بر سر ارزش پولهاست و پول، معیار سنجش ارزیدن کالاهاست. در این جنگ، تنها راه مقاوم کردن اقتصاد یک کشور، مقاوم کردن پول آن است که واحد اندازه گیری این سیستم است. وقتی واحد اندازه گیری بیثبات باشد، بدون شک کل دستگاه اقتصادی، متزلزل و لرزان خواهد بود. مقاوم سازی پول ملی در برابر حملات شامل فرآیندی است که اولین گام آن، حذف نقاط ضعف است. اولین نقطه ضعف ریال و اقتصاد ایران، وابستگی به دلار است.
راهکار رهایی
اقدامات بسیار زیادی در جهت حذف دلار انجام شده است. اگر وقایع سالهای اخیر (بعد از ۲۰۰۸) که مرتبط با دلار میشود را روی یک خط سیر زمانی قرار دهیم، میبینیم که اقدامات علیه دلار در حال شدت و قوت گرفتن است:
لیبی، چین و روسیه استفاده از دلار در معاملاتشان را کنار گذاشتند و قرارداد تجاری دوجانبهای را امضا کردند که پول همدیگر را نگه دارند و بازپرداخت بدهیهای خود را مستقیماً و بدون واسطه دلار انجام دهند.
ایران و چین با امضای یک قرار تجاری دوجانبه دلار آمریکا را کنار گذاشتند.
ونزوئلا دلارهای خود را به کشور برگرداند.
چین و ژاپن متعهد شدند که بدون واسطه دلار تجارت کنند.
ترکیه هم اعلام کرد که دلار را از مبادلات خود کنار میگذارد.
هند و ژاپن دلار آمریکا را در معاملاتشان کنار گذاشتند.
برزیل و چین هم متعهد شدند بدون واسطه دلار تجارت کنند.
شهروندان سوئیسی درخواست بازگرداندن طلاهای کشورشان را داشتند.
کشورهای آفریقایی استفاده از دلار را در کشورهای خود تحریم کردند.
آلمان ۱۵۰ تن طلا را از فدرال رزرو در نیویورک برگرداند.
شهروندان هلندی خواستار بازگشت طلاهای کشورشون شدند.
اکوادور بخشی از ذخایر طلای کشورش را برگرداند.
شهروندان اتریشی هم خواستار برگشت طلا به کشورشان شدند.
خلاصه آنکه در بلندمدت، روسیه، چین، ایران، ترکیه و دیگر کشورها برای ایجاد و پیادهسازی معاملات با ارزهای غیر دلاری و سیستمهای پرداخت مستقل از دلار کار میکنند. روسیه تلاشها برای تحقیق و توسعه درزمینه«تکنولوژی بلاکچین» را آغاز کرده است تا معاملات مالی خود را بدون اتکا به بانکهای تحت کنترل غرب انجام دهد.
چین نیز شرکای تجاریاش را تحتفشار قرار میدهد تا یوان چینی را بهعنوان ارز تجاری برای پرداخت کالا و خدمات بپذیرند. در حال حاضر سهم یوآن در پرداختهای جهانی کم است (تقریباً دو درصد) اما در آینده به دلیل تحریمهای ایالاتمتحده علیه ایران ممکن است افزایش یابد. چین بزرگترین مصرفکننده نفت ایران است و اگر تحریمهای آمریکا مانع پرداخت دلار برای نفت ایران شود، ایران و چین ممکن است بهغیراز معامله با یوان گزینه دیگری نداشته باشند.
مدتی پیش نیز با شروع معاملات یوآنی نفت در بورس شانگهای، عمر دلار به عنوان ارز غالب مبادلات نفتی و همچنین عمر سیستم پترودلاری با تهدید جدی مواجه شده است. علاوهبر این اتفاق دیگری نیز به جریان افتاده و آن شروع به کار فاز دوم سیستم پرداخت بین بانکی فرامرزی چین (CIPS) است. این سیستم یک سیستم پرداخت یوآنی است که توسط ۱۱ مؤسسه مالی چینی و هشت شرکت خارجی از جمله دویچه بانک ایجاد شده است. سیستم پرداخت مذکور به عنوان رقیبی برای سوئیفت ایجاد شده که جهت پردازش پرداختها از طریق بانکهای بزرگ در سراسر جهان استفاده میشود. چین با این اقدامات مجدداً پترودلار و نظام دلاری را به چالش کشیده است.
کلیه این موارد میخهای تابوت دلار هستند و اگر دقت کنید متوجه میشوید که این عوامل سرعت گرفتهاند و بسیاری از آنها همین الآن درحال وقوع هستند. همه اینها نوید شکستن آقایی و سروری دلار را میدهند. دیر یا زود، این هژمونی شکست خواهد خورد.
آنچه اهمیت دارد، این است که بدانیم ما در کجای این معرکه قرار داریم و اینکه آیا نقش خود را به خوبی ایفا میکنیم یا خیر؟!